تولید
شده
نئوگلستان
نئوگلستان

انتشارات: چشمه
تعداد صفحه: ۱۱۸
ژانر: مجموعه داستان، طنز
جنسیت صدای مناسب: مرد
سن صدای مناسب: میانسال
درباره‌ی کتاب: پدرام ابراهیمی، نویسنده‌ی «نئو گلستان»، طنزنویس جوان عرصه مطبوعات است. این کتاب هم نقیضه است و هم نظیره؛ در بخش «در معنا»، حکایات از گلستان است ولی نتیجه‌گیری منطبق بر نتیجه‌گیری‌های شیخ اجل نیست. در بخش «در صورت»، فقط پرداخت حکایات به‌روزرسانی شده ولی بُن و سخن باطنی آن حفظ شده است. نویسنده در این‌باره خود می‌گوید: «در حکایت‌های سعدی طنز بسیار ظریفی نهفته است که من فکر می‌کردم هر کدام از آنها ظرفیت این را دارند تا به روزرسانی و مرتبط با مسائل جامعه شوند. این بود که تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتم».
گزیده‌ای از متن کتاب: پادشاهی شنیدم دست بر هم بکوفت و به همین دلیل محکمه پسند، کشتن اسیری را اشارت کرد. بیچاره در آن حال نومیدی زیر چشمی نظر بر چپ افکند و راست. چون در چهره‌ی خاصان شاه اثری از شفاعت و مردانگی نیافت دهان بگشود و دشنام فرادادن گرفت. از جدّه‌ی شاه حدیث وصلت آغاز نمود و تا جمله اهل حرم را به زینت صیغه نیاراست، آرام نگرفت. که گفته‌اند هر که دست از جان بشوید، دهان بگشاید و ناگفته‌ها بگوید. بی‌نـوا بایـد که انـدر زیــر دار شُل کنـد لذت بـَرَد از روزگـار ملک پرسید چه می‌گوید؟ یکی از وزرای عاقل گفت: «ای سلطان تو را دشنام‌های ریشه‌ای بداد و سقَط‌های چندان بگفت و شرحی مجمل از تمام روابط نامشروعش با نوامیست ضمیمه ساخت.» ملک فریاد برآورد که: «چنان به زاری بکشیدش تا کرم گور را نیز رغبتی نماند بر خوردن وی.» وزیر دیگر را که با اولّی ضدیّتی بود، گفت: «ای بسا دروغی مصلحت‌آمیز که مرد را از هلاک می‌برهاند و تو به خبث طینت نه برداشتی و نه هشتی، زرتی سخن‌ها چیدی و او را کشتی... بله دیگر تا الآن باید مرحوم شده باشد.» ملک را روی از این سخن در هم آمد و گفت: «آن بی رحمی و صداقت او پسندیده‌تر آمد مرا زین شفقت و مصلحت اندیشی تو. که روی آن اگرچه در تلخی ولی با راستی بود و بنای این بر شیرینی و در کاستی.» زمین بوسه داد و درآمد که گفت: «ای خداوند آنچه مطاع است رای توست ولیکن خردمندان گفته‌اند دروغی مصلحت آمیز، بِه ز راستی فتنه انگیز.» سلطان گفت: «که گفته است؟ آن را به من نشان دِه. شما گفتی؟» و خشمش زبانه کشید و دستانش را باز کرد که بر هم بکوبد که ناگاه مأمور مطبخ ندا بداد که غذای سلطان آماده است. و این چنین وزیر کاردان از مرگ برست. کذب اگر تلخ و گاه شیرین است مصلحت نیست بـار کج بردن زهر در جوهـرش گـزند و بلاسـت گرچه در کاسه‌ی طلا خوردن
مدیر تولید: مهرآوا (مریم رحیمی)

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: پارتیا قائم مقامی ، م س ، خشایار لک نژاد ، حسین مهدیان ، بهرام سروری‌نژاد
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:

این کتاب با بهرام سروری‌نژاد کار خواهد شد