اثر مارتین کایدن

مترجم: سرگرد خلبان کیوان نورحقیقی

انتشارات: انتشارات امیرکبیر

تعداد صفحه: ۳۵۰

ژانر: تاریخی، بیوگرافی

جنسیت صدای مناسب: مرد

سن صدای مناسب: جوان

درباره‌ی کتاب: خاطرات خلبان ژاپنی سابور ساکائی درجنگ دوم جهانی از قبل از شروع جنگ، ورود به نیروی هوائی، توضیح آموزشهای مشگل نظامی و سپس شروع پرواز وشرکت درجنگ که موفق به ساقط کردن ۶۴ فروند هواپیمای آمریکائی میشود و پایان جنگ که به شکست ژاپن و فقر و بیکاری او منتهی میشود

گزیده‌ای از متن کتاب: اکنون فهمیدم که چرا پرواز جمع خود را نزدیکتر کردند! آنها منتظر من بودند و حالا توسط هشت مسلسل که همگی از سمت راست مرا نشانه گیری کرده بودند. غافلگیر شده بودم و همین تعداد مسلسل هم از سمت چپ مرا هدف قرار داده بودند. من با حداکثر قدرت در حال نزدیک شدن بودم و امکان نداشت که سرعت هواپیما را یکمرتبه کم کنم. هیچ راه بازگشتی وجود نداشت. اگر بر میگشتم ویا «لوپ» میزدم، تیراندازهای دشمن مجال فرار به من نمی دادند. و خیلی راحت « زیرو» را منفجر می ساختند. نه هرگز شانس فرار از این همه مسلسل را پیدا نمیکردم. فقط یک راه وجود داشت ... می بایست به راهم ادامه دهم وبا تمام قدرت بسویشان آتش کنم. یک مرتبه ماشه مسلسل را کشیدم. تقریبا در همین موقع تمام مسلسلهای پرواز جمع « آونجرها» هم شروع به تیراندازی نمودند. طنین آتش مسلسلها فضا را پر کرده بود.هواپیماهای دشمن فقط بیست متر درجلوی من پرواز میکردند که آتش از دوفروند آنها یکمرتبه زبانه کشید. این تنها چیزی بود که من دیدم. ناگهان انفجار شدیدی بدنم را خرد کرد. مثل اینکه چندین چاقوی تیزبرنده را بطور وحشیانه درگوشهایم فروکردند؛ یکمرتبه دنیا بنظرم به رنگ خون درآمد و احساس کردم که کور شده ام. ( سه خلبانی که در پشت سر من ؛پرواز میکردند، به فرماندهان گزارشداداه بودند که ما دیدیم که دو آونجر و هوا پیمای ساکائی سقوط کردند....)