واوبوک

انتشارات: نشانه

تعداد صفحه: ۸۱

ژانر: اجتماعی، داستان کوتاه

جنسیت صدای مناسب: زن

سن صدای مناسب: جوان

درباره‌ی کتاب: مجموعه داستان کوتاه

گزیده‌ای از متن کتاب: ننه اول زمستون مرد. آق بابا هم که شیش ماه پیش مرده بود. بابا گفت باید فاضل رو بیاریم پیش خودمون. فاضل برادر کوچیکترشه که خل وضعه. بابا گفت درست نیست تو اون خونه درن دشت تنها بمونه. وقتی ننه زنده بود از فاضل نمی ترسیدم. چون ننه هر جا میرفت فاضل هم دنبالش می رفت. مث یه تیکه از لباس ننه شده بود. مثل یه شال که ازش آویزونه. با ننه می نشست، با ننه بلند می شد. وقتی ننه می رفت دستشویی پشت در می نشست و ناله می کرد تا ننه بیاد بیرون. شب ها هم ننه پیش اون می خوابید. همسایه های ننه می گفتن واسه همین بعدِ فاضل دیگه بچه دار نشده. چون دیگه نمی تونسته پیش آق بابا بخوابه. من اون موقع که این حرفا رو می شنیدم بچه بودم. حالی ام نمی شد چی می‌گن. ولی الان دوازده سالمه. می دونم واسه اینکه بچه درست بشه، زن و شوهر باید تو یه تشک بخوابن.

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند:

سیمین آقامیرزاده ،

پوپك شغفي ، سمیه رضایی ،

عطیه داراب ،

فاطمه علیمرادی ، فرزانه سادات فرهمند ،

مرضیه نیکوکار ، فرزانه رحیمی ،

راضیه حسینی پور ، زهرا اصغری ، نرگس سلیمی

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: —