تولید
شده
بشنو آواز باد را
بشنو آواز باد را
اثر هاروکی موراکامی

انتشارات: میلکان
تعداد صفحه: ۱۵۰
ژانر: داستان، رمان، اجتماعی
جنسیت صدای مناسب: مرد
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: توضیحات نظرات هاروکی موراکامی( - 1949)، نویسنده ژاپنی است. «بشنو آواز باد را» اولین رمانی است که موراکامی نوشته و به قول معروف «رمان اول» است. برای موراکامی که نویسنده‌ای است شناخته شده دیگر خواندن «رمان اول»ش خواندن کار یک نویسنده‌ تازه‌کار نیست. طیف خوانندگان موراکامی را تمامی گروه‎های سنی، از نوجوان 16 ساله تا میانسال پنجاه‎شصت ساله، در بر‎ می‎گیرد. موراکامی هنوز خود را یک کودک می داند: «هنوز از خودم می‎پرسم کی هستم؟ چه‎کار باید بکنم؟ هنوز بعضی وقت‎ها احساس می‎کنم پسرکی بیش نیستم و احساس گم‌گشتگی می‎کنم». مجله‎ «نیویورکر» از «بشنو آواز باد را» در کنار «جنگل نروژی» و «کافکا در کرانه» به عنوان سه اثر شاخص موراکامی یاد کرده است.
گزیده‌ای از متن کتاب: نویسنده‌ای که تو کالج باهاش برخورد کرده بودم بهم گفت تو دنیا چیزی به نام عالی نوشتن و درجه یک نوشتن وجود ندارد. عالی‌ترین چیز تو دنیا همان ناامیدی است. بالاخره منظورش را فهمیدم ولی فهمیدنش بیشتر آرامش بخش بود. درست است، چیزی به نام سبک عالی نوشتن نیست. اما علارغم همین، فکر کردن به خود عمل نوشتن چیزی همیشه تو وجودم ناامیدی می‌ریخت؛ معلوم هم بود چرا، چون چیزهایی که بلد بودم بنویسم خیلی محدود بود. مثلاً اگر قرار بود درباره‌ی فیل‌ها بنویسم، اصلاً نمی‌دانستم باید از چه کلماتی استفاده کنم. این طوری بود دیگر. هشت سال درگیر همین بودم. هشت سال زمان زیادی است. بله درست است که یادگیری مسائل اطرافتان حد و حدودی دارد ولی هیچ‌وقت به بدی وقتی نیست که بدانید دارید پیر می‌شوید. از روزی که وارد بیست‌سالگی شدم تلاشم را کردم این طوری زندگی کنم. همین طرز تفکر خیلی‌ها را رنجاند، دیگران باهام تو سوتفاهم افتادند، ناراحت شدند و خُب خیلی هم ماجراهای جالی برایم پیش آمد و کلام آن‌ها مدام دور سرم می‌گشت و این من بودم که باید از روی پُل نوشتن رد می‌شود و برای همیشه از آن‌ها جدا می‌شدم. تو آن مدت معمولاً دهان باز نمی‌کردم، به کسی هیچی نمی‌گفتم و از بیست تا سی سالگی‌ام را این طوری سر کردم. حالا به نظرم برایتان داستانی دارم که بخواهم تعریف کنم. البته این تنها راه‌حل مشکل نیست و وقتی داستان تمام شود، می‌بینیند همه چیز عین روز اولش است. راستش نوشتن داستان برایم خود‌درمانی نیست، فقط تلاشی ناایمد برای این کار است. ولی تعریف داستانی صادقانه کار بسیار دشواری است . هر چه بیشتر سعی می‌کنم صادق باشم، کلامی که دبنالش هستم بیشتر در اعماق سیاهی فرو می‌رود و گم می‌شود. نمی‌خواهم برایتان بهانه بیاورم. خُب این چیزی که الان برایتان می‌نویسم حداکثر تلاشم است. حرف دیگری ندارم. اما همچنان بر این نظرم که شاید قبل از این بهتر بودمع شاید سال‌ها و دهه‌ها پیش بهتر بود همه چیز، گمانم می‌توانستنی خودت را نجات دهی این طوری. وقتی هم داستانت را گفتی باور کن همان فیلی که برای خودش تو چمنزارها ولو است، به راحتی می‌تواند با همان کلمات داستانی بسیار زیبا‌تر از داستان تو بگوید.
مدیر تولید: غزاله صداقت

کسانی که تا کنون به این کتاب پیشنهاد خوانش داده‌اند: سیاوش فصیحی ، سیامک احمدی ، پریسا صمیمی ، محمدرضا حریریان
پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است:

این کتاب با سیامک احمدی کار خواهد شد