آخرین بنیاد کهکشانی
آخرین بنیاد کهکشانی

انتشارات: نشر قلم
تعداد صفحه: ۲۹۰
ژانر: تخیلی
جنسیت صدای مناسب: هرکدام
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: مجموعه ۱۳ داستان کوتاه علمی تخیلی (شامل ۲ داستان ترجمه از ایزاک آسیموف و بقیه تالیف)
گزیده‌ای از متن کتاب: «جاناتان‌ کوئل» در حالی‌ که‌ چشمانش‌ را از فرط‌ نگرانی‌ در پشت‌ شیشه‌های‌ عینک‌ بی‌قابش‌ تنگ‌ کرده‌ بود، به‌ سرعت‌ دری‌ را که ‌روی‌ آن‌ عبارت‌ «مدیرکل‌» نوشته‌ شده‌ بود باز کرد. او کاغذ تاشده‌ای‌ را که‌ در دست‌ داشت‌، روی‌ میز انداخت‌ و نفس‌زنان‌ گفت‌: «رئیس، این رو ببینید!» «سام‌ تاب‌» سیگارش‌ را از یک‌ گوشه‌ی‌ لبش‌ به‌ گوشه‌ دیگر انداخت ‌و کاغذها را به‌ سرعت‌ از نظر گذراند، در این‌ میان‌ بادست‌ دیگرش‌ هم‌ گونه‌های‌ خودرا کشید و فریاد زد: «لعنت‌ بر شیطون‌! این‌ها چی ‌میگن‌؟» کوئل بدون این که لازم باشد توضیح‌ داد: «میگن‌ ما پنج‌ تا ربات‌ "ای-ال‌" براشون‌ فرستاده‌ایم‌.» «ولی‌ ما شش‌ تا فرستادیم‌، نه‌؟» «البته‌ که‌ شش‌ تا فرستادیم،‌ ولی‌ ظاهراً فقط‌ پنج‌ تاشون‌ به‌ مقصد رسیده‌اند، اون‌ها شماره‌ سریال‌ ربات‌ گمشده‌ را هم‌ نوشته‌اند؛ ای‌-ال‌ 76» صندلی‌ تاب‌ تکانی‌ خورد و روی‌ زمین‌ افتاد. تاب از جا پرید و با سرعت‌ به‌ سمت‌ در روانه‌ شد. � *** � پنج‌ ساعت‌ از این‌ ماجرا گذشت‌، با این‌ وجود در هیچ‌ کدام‌ از کارگاه‌های‌ مونتاژ و اتاق‌های‌ خلا که‌ در هر کدام‌ بیش‌ از دویست‌ نفر مشغول‌ به کار بودند نیز اثری‌ از ربات‌ گمشده‌ یافت‌ نشد. وقوع‌ یک‌ فاجعه‌ غیر منتظره‌ بر اثر وحشت‌ مردم‌ درسیاره‌ مادر حتمی‌ به‌ نظر می‌رسید و این‌ اولین‌ بار در تاریخ‌ «شرکت‌ ربات‌ها ومردان‌ مکانیکی‌ ایالات‌ متحده‌» بود که‌ یک‌ ربات‌ به‌ این‌ شکل‌ از دستشان‌ در می‌رفت‌. قانون‌ منع‌ حضور ربات‌ها در غیر از مکان‌ کارشان‌ هم‌ وضع‌ را مشکل‌‌تر می‌کرد. با این‌ حال‌ از همه‌ نگران‌کننده‌تر، اظهارات‌ یکی ‌از ریاضیدانان‌ بخش‌ تحقیق‌ بود که‌ گفت‌: «این‌ ربات‌ برای‌ راه‌اندازی‌ سیستم‌ "دیزینتو" در ماه‌ ساخته‌ شده‌ است‌. مغز پوزیترونیک‌ او فقط‌ و فقط‌ برای‌ محیط‌ و شرایط‌ قمری‌ برنامه‌ریزی ‌شده‌ در حالی‌ که‌ روی‌ زمین‌ بیشتر از هفتاد و پنج‌ میلیارد داده‌ حسی‌ متفاوت‌ از آن چه‌ او آمادگی‌اش‌ را دارد به‌ مغزش‌ هجوم خواهند آورد. ما واقعاً نمی‌توانیم‌ واکنش‌ و رفتار او را درچنین‌ شرایطی‌ حدس‌بزنیم‌....» پس‌ از این‌ نطق‌، ریاضیدان‌، پیشانی‌اش‌ را که‌ به‌ طور ناگهانی‌ خیس‌عرق‌ شده‌ بود با پشت‌ دست‌ خشک‌ کرد. درطول‌ یک‌ ساعت‌، هواپیماهای‌ شکاری‌ با دستور ساده‌ «آن‌ربات‌ رابگیرید!»...

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: