گوش سفید
گوش سفید
اثر مصطفی حسین زاده

تعداد صفحه: ۱۲
ژانر: کودک
جنسیت صدای مناسب: زن
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: این کتاب ویژه کودکان نوشته شده و شخصیت اصلی آن یک خرگوش کوچولو بنام «گوش سفید» است.
گزیده‌ای از متن کتاب: یکی بود یکی نبود یک خرگوش کوچولویی بود اسمش گوش سفید بود .خرگوش کوچولو با مامان وباباش دریک دشت زیبا زندگی می کردند. عصر ها گوش سفید با دوستانش هرروز بیرون می رفتند و بازی می کردند. روزها گوش سفید با دوستاش به مدرسه می رفت. مدرسه ی گوش سفید اون طرف دشت بود و کمی با خونه اون ها فاصله داشت. در مسیر خونه ی گوش سفید تا مدرسه یک رودخونه ی زیبا بود و یک پل کوچولو این طرف و اون طرف رودخونه رو به هم وصل می کرد. گوش سفید هر روز که می رفت مدرسه از بالای پل به ماهی ها سلام می کرد و مقداری غذا که از خونه آورده بود برا ماهی ها می ریخت. ماهی ها هم که با گوش سفید دوست شده بودند وقتی غذا می خوردند به نشانه تشکر از گوش سفید، روی آب چند تا پرش می کردند. گوش سفید هم با دیدن شادی ماهی ها لذت می برد و با اون ها خداحافظی می کرد و می رفت به طرف مدرسه. در یکی از روزها که گوش سفید همراه با دوستش از مدرسه بر می گشتند، دوستش گفت: بیا باهم برویم از مزرعه ی کنار دشت هویج بخوریم . گوش سفید که همیشه به حرف بابا و مامانش گوش می کرد یادش اومد که اونها همیشه بهش می گفتند: «توی راه مدرسه فقط حواست به خونه و مدرسه باشه و هیچ جای دیگه ای نری. هر وقت خواستی جایی بروی به ما بگو تا خودمون ببریمت.» برای همین، گوش سفید گفت: نه من نمیام، باید از بابا و مامانم اجازه بگیرم. دوستش گفت: نگران نباش اتفاقی نمیفته، میریم چند تا هویج می خوریم و زود برمی گردیم. گوش سفید خیلی زود حرف بابا و مامانش رو فراموش کرد و گفت: باشه، بریم...

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: