يك فنجان عشق
يك فنجان عشق

انتشارات: انتشارات سخن گستر (مشهد)
تعداد صفحه: ١٠٩
ژانر: داستان کوتاه
جنسیت صدای مناسب: زن
سن صدای مناسب: جوان
درباره‌ی کتاب: داستانهاي كوتاه و اموزنده مع به دليل انتخاب خوب داستانها ٥بار تجديد چاپ شد .
گزیده‌ای از متن کتاب:  عشق پیرمرد صبح زود از خانه اش خارج شد در راه با یك ماشین تصادف كرد و آسیب دید عابرانی كه رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان كردند سپس به او گفتند: "باید ازت عكسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شكستگی ندیده باشه" پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عكسبرداری نیست پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند. زنم در خانه سالمندان است هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود! پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم او آلزایمر دارد چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد! پرستار با حیرت گفت: وقتی كه نمی‌داند شما چه كسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من كه می‌دانم او چه كسی است....!

پیشنهادهایی که صاحب امتیاز کتاب ارائه کرده است: