اثر Ramesh Safavi

تعداد صفحه: ۲۳۰

ژانر: سفرنامه، رمان

جنسیت صدای مناسب: هرکدام

سن صدای مناسب: میانسال

درباره‌ی کتاب: انبه ماجرای سفر غیر قانونی چهار دختر ایرانی‌ است به اروپا با تمام مصائب و سختی‌های سفر...

گزیده‌ای از متن کتاب: فصل نفرت . نگار گاهی‌ به آندو که جهانی از او فاصله داشتند می‌نگریست و بدون شرم، آینده آنها را در ذهنش تصور میکرد: مادرش احتمالاً یک روز از فرط چاقی در خواهد یافت که دیگر قادر به خروج از در اتاقش نیست. وقتی‌ همانجا میمرد ،برای آرامش روحش به وصّیتش عمل کرده، خانه را بر سرش خراب و آتش میزدند. تا که شاید باد، خاکسترش را به رود گنگ برساند. شاید هم اگر زودتر، از تمام مذاهب می‌برید، از فرط اندوه خودش را میکشت تا زودتر خوراک مار و مور شود! پدرش هم تکلیفش معلوم بود؛ اگر روزی یکی‌ از آنها که برایشان پاپوش دوخته، یقه اش را نمیگرفت و کلکش را نمیکند، آنقدر هر سایه یی او را به یاد جوان سرخ مو می‌‌انداخت که بالاخره سر از دارالمجانین در می‌آورد. و یا شاید وقتی‌ پس از روز‌ها فراموشی دوباره چند خرگوش بینوا را برای آن مار کریه می‌برد،مار در تاریکی‌ کمینش را می‌کشید و به سرعت ,قبل از آنکه بتواند فرار کند دورش می پیچید و آرام آرام او را میبلعید... شاید سالها پس از مرگ آنها، وقتی‌ که آن خانه بزرگ و زیبا صاحبانی دیگر میافت، ساکنین پس از شنیدن صدای اووف اووف گفتن حسرت بار یک جفت روح سرگردان ،عطای خانه را به لقایش میبخشیدند و در پایان، آن قصر تنهایی برای همیشه متروک می‌ماند..